طبقه بندی به شرکت شما واژگان مشترکی می دهد

سیستم های طبقه بندی همکاران خود را درک کنید: همکاران من اغلب دسته بندی های طبقه بندی خود را در خلاء ایجاد می کنند زیرا آنها نیاز دارند. اما انطباق با سیستم شرکت ما بسیار مهم است و آنها معمولاً از اینکه تیم دیگری قبلاً کار را برای آنها انجام داده است، احساس آرامش می کنند.

قبل از اینکه تیم‌ها در سراسر شرکت شما به طور همزمان شروع به ارائه سیستم‌های طبقه‌بندی مشابه کنند، ابتدا با ایجاد یک طبقه‌بندی به خودتان لطف کنید.

تصور کنید شرکت شما دارای بخش‌های جداگانه‌ای است که در زمینه فروش، پشتیب،، مستندات فنی، آموزش و قیمت‌گذاری محتوا تولید می‌کنند. حال تصور کنید که هر بخش از نام متفاوتی برای صنایع یا محصولات شرکت استفاده می کند. گاهی اوقات ممکن است تفاوتی به اندازه «رسانه و ارتباطات» در مقابل «رسانه و ارتباطات» وجود داشته باشد. تقریباً ی،ان به نظر می رسد، اما زم، که سعی می کنید محتوا یا داده ها را در سیستم های مختلف پیدا کنید، این علامت واقعاً تفاوت ایجاد می کند.

طبقه بندی چیست؟

در حالی که پسر عموی من به سرعت خود را تنظیم کرد و “تکنولوژی” را به واژگان خود اضافه کرد، من متوجه شدم که بسیاری از ما در تیم های بازاریابی و فروش Salesforce آنقدرها هم چابک نیستیم. برخی از ما از اصطلاحات “تکنولوژی” یا “فناوری” و برخی از “تکنولوژی پیشرفته” استفاده می کنیم. و این فقط در دو بخش از یک شرکت با 75000 کارمند است.

در اینجا چند مرحله وجود دارد که می تو،د برای پیاده سازی یک سیستم طبقه بندی در سراسر شرکت خود بردارید:

در اینجا نحوه عملکرد آن آمده است

برای ایجاد یک سیستم طبقه بندی تا دیر شده منتظر نم،د. در غیر این صورت، کارهای زیادی برای انجام دادن خواهید داشت. اما به یاد داشته باشید که طبقه بندی یک سند زنده است و همانطور که شرکت شما تغییر می کند. این چیز خوبی است.

چگونه یک زبان مش، به شرکت ها سود می رساند

تا جایی که ممکن است از لیست های خارجی استفاده کنید: استانداردهای مورد قبول صنعت زیادی وجود دارد، مانند کدهای کشور ISO و کدهای صنعت SIC. چرا چرخ را دوباره اختراع کنیم؟ انحراف از منابعی مانند این فقط کار بیشتری را برای خود ایجاد می کند.

دستورالعمل ها را اجرا کنید: مردم می خواهند از روز اول به طبقه بندی شما اضافه یا تغییر دهند، بنابراین مطمئن شوید که خط مشی ای دارید که تضمین می کند تغییرات به نفع بیشتر است. من آموخته ام که تغییر طبقه بندی برای موارد فردی به سرعت همه چیز را سخت می کند. بسیاری از همکاران می خواهند طبقه بندی آنها همان کاری را انجام دهد که ابرداده باید انجام دهد. طبقه بندی نمی تواند همه چیز برای همه باشد، اینجاست که حاکمیت داده مطرح می شود.

در گفتگوی اخیر با پسر عموی بازنشسته‌ام، متوجه شدم که او هنوز از شرکت‌های فناوری به ،وان «دات کام» یاد می‌کند. این یک تصور رایج است، اما صنعت از وب‌سایت‌ها فراتر رفته و به برنامه‌ها، دستگاه‌ها، فضای ابری و غیره رفته است. اصطلاح چتر به «تکنولوژی» که مخفف فناوری است، منتقل شده است. او از «دات کام» استفاده نکرده است.

تیم Taxonomy ما گروه‌ها را در سراسر شرکت راهنمایی می‌کند که از چه عباراتی استفاده کنند و چگونه از آنها هنگام طبقه‌بندی محتوای خود استفاده کنند. این سیستم طبقه بندی طبقه بندی یا در برخی کاربردها واژگان کنترل شده نامیده می شود. اصطلاحات تا،ونومی به ،وان ابرداده در نظر گرفته می شوند. به عبارت دیگر، آنها به صورت عمومی قابل مشاهده نیستند اما در پشت صحنه برای سازماندهی محتوا کار می کنند.

برای مثال، در این مقاله اصطلاح طبقه‌بندی «فرهنگ داده» به آن اطلاق می‌شود، زیرا ما در مورد داده صحبت می‌کنیم. اگر می‌خواهید مقالات وبلاگ بیشتری درباره فرهنگ داده‌ها پیدا کنید، کافی است دکمه‌ای را که در بالای این مقاله می‌گوید «فرهنگ داده» انتخاب کنید.


منبع: https://www.salesforce.com/blog/what-is-a-taxonomy/

نحوه صحبت ، شما در داخل دیکته می کند که چگونه در مورد خود به مشتریان صحبت کنید. ما هرگز نمی خواهیم پیام های ،یبی ارسال کنیم و استفاده از یک زبان مش، به جلوگیری از آن کمک می کند. اما عمیق تر می شود.

به هسته برسید: کارشناسان من، را برای دسته بندی های خود بیابید. آنها ممکن است در چندین بخش باشند، بنابراین ممکن است مجبور شوید چند در را بکوبید. اطمینان حاصل کنید که پول با آن شخص/گروه متوقف می شود و آنها در آن موضوع مرجع هستند.

با صدای بلند و مکرر پخش شود: بسیاری از همکاران از طریق شفاهی به ما مراجعه می کنند، اما مسئولیت بشارت بر عهده تیم ماست. ما یک سری ویدیوی کوتاه داریم که توضیح می دهد تا،ونومی چیست و چه می کند. ما نحوه استفاده از آن را برای تجربه دیجیتال خود نشان می‌دهیم و نشان می‌دهیم که تیم‌های دیگر چگونه از آن استفاده می‌کنند.

پشتیب، اجرایی دریافت کنید: مدیر ارشد بازاریابی ما مزایای داشتن یک طبقه بندی برای محتوا در سراسر شرکت را درک می کند. او از سازندگان محتوای ما می‌خواهد که مجموعه‌ای از اصطلاحات اصلی را برای استفاده در تجربه دیجیتال ما در محتوای خود اعمال کنند. ما سخت کار کرده‌ایم تا در طبقه‌بندی ی،ان محصولات، صنایع، اندازه‌های ،ب‌وکار، نقش‌ها و موضوعات به توافق برسیم.

ایجاد سیستم های طبقه بندی برای بسیاری از شرکت ها یک امر لو، است. من اغلب با کارمند، ملاقات می‌کنم که قبل از اینکه بدانند تیم طبقه‌بندی ما دقیقاً به این نقطه دردناک پرداخته‌اند، طبقه‌بندی‌های خود را بنا به ضرورت ایجاد کرده‌اند. اما نقطه ضعف ایجاد سیستم های طبقه بندی در خلاء، این است که سیستم های سفارشی فقط با نیازهای آنها مطابقت دارند. هنگامی که شما یک شرکت در حال رشد هستید، ترمز ، و اجرای یک روش روشمند برای طبقه بندی داده ها می تواند دشوار باشد. و در حالی که ما مدیریت عالی برای داده های مشتریان خود داریم، هنوز کارهای زیادی برای انجام دادن در جاهای دیگر وجود دارد.

طبقه‌بندی موفق‌ترین راه برای شرکت‌ها برای تنظیم پیام‌ها و توصیه‌ها برای محصولاتی برای ،ید یا فیلم‌هایی است که ممکن است بخواهید تماشا کنید.

تصمیم‌گیری بین «فناوری پیشرفته» و «تکنولوژی» ممکن است شبیه به شکافتن موها به نظر برسد، اما مهم‌تر از آن چیزی است که تصور می‌شود و باید اتفاق بیفتد. در بیش از هشت سالی که من در Salesforce کار کرده ام، این شرکت از 17000 کارمند به 75000 کارمند رسیده است. تصور کنید که کارکنان هیچ نقطه مرجع رسمی برای رایج ترین اصطلاحات مورد استفاده نداشته باشند. مثل این است که در سازمان ملل مترجم نداشته باشیم.